گروه معماری، دانشگاه آزاد اسلامی شهریار، تهران، ایران ، Nouri_maryam@hotmail.com
چکیده: (1235 مشاهده)
اصطلاح «کیچ» در دهههای 1860م - 1870م از طریق نقاشان و دلالان هنری مونیخ و برای مطرح ساختن آثار هنری نازل، به کار گرفته شد؛ اما پس از اولین دهههای قرن بیستم، کیچ به اصطلاحی بینالمللی تبدیل شد. اندی وارهول هنرمند، نویسنده، عکاس و فیلمساز پیشرو آمریکایی و از بنیانگذاران هنر پاپ دهه1950م در ایالاتمتحده و از شناختهشدهترین چهره هنر پاپ و دارای اندیشههای آوانگارد بود. هدف از انجام این تحقیق، بسط مفهوم کیچ در هنر و تحلیل گونهشناختی مفهوم کیچ در آثار اندی وارهول است. سؤال اصلی پژوهش، چگونگی تحلیل گونه شناسی این مفهوم در آثار اندی وارهول است. در این راستا، روش تحقیق از نوع تحلیل محتوای کیفی مبتنی بر کدگذاری با رویکرد استقرایی است. در این پژوهش، ابتدا به واژهشناسی و تبارشناسی مفهوم «کیچ»، سپس دیدگاههای مطرح در مورد واژه مذکور بررسی و دستهبندی تحلیلی از این دیدگاهها آورده شده است. در ادامه بهمنظور شناخت شیوههای تولید کیچ در اثر، به تحلیل گونه شناختی مفهوم کیچ در آثار اندی وارهول پرداختهشده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که کیچ همواره حاکی از مفهوم «نابسندگی زیباشناختی» است و در این دوران، اغلب اثر هنری به کالای صرف بدل میشود. اثر هنری به امری روزمره و امر روزمره، به هنر تبدیل میشوند. همچنین دو گونه کیچ مبتنی بر محتوا و کیچ مبتنی بر فرم در آثار وارهول قابل تبیین است. استراتژی کیچ مبتنی بر محتوا شامل بازنمایی امر پیشپاافتاده و بازتولید تصاویر روزمره و استراتژی کیچ مبتنی بر فرم شامل تکنیک پیشپاافتاده، کلاژ، تحریف مرجع، انباشت و تکرار است.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
ادبیات و هنر