در آغاز قرن نوزدهم با افزایش علاقهمندی مردم اروپا به مشرقزمین، اولین مقالات درباره فرهنگ کشورهای اسلامی در آلمان منتشر شدند. در نیمه سده نوزدهم، مدخل هایی از دانشنامه های آلمانی به هنر اسلامی اختصاص یافتند و از اواخر همین قرن، اولین کتاب های مستقل درباره تزئینات و معماری اسلامی ظاهر شدند. از آنجا که این مطالب توسط مورخان هنر اروپا نوشته میشدند، آثار هنر اسلامی را بر اساس اصول زیباشناختی اروپایی تحلیل میکردند. از اوایل سده بیستم به دنبال برگزاری نمایشگاه های بزرگ هنر اسلامی و حفاری های باستان شناسی، مطالعات علمی در این حوزه آغاز شدند. نمایشگاه "شاهکارهای هنر محمدی" که در سال 1910 در مونیخ برگزار شد را میتوان نقطه عطفی در پژوهش های این رشته در دنیای غرب تلقی نمود. محققانی مانند؛ فردریش زاره، ارنست کونل، ارنست هرتسفلد و ریچارد اتینگهاوزن، نقش مهمی در این راه ایفا کردند. این مقاله که با بهره گیری از مطالعه کتابخانه ای و به شیوه تاریخی انجام شده است، با جستوجو در میان کتابها و مقالات آلمانیزبان منتشرشده در سده های نوزدهم و بیستم، در پی پاسخگویی به سؤالاتی مانند نحوه شکل گیری و سیر تکامل این مطالعات در آلمان است. باید گفت که در پژوهش های پراکنده سده نوزدهم نمی توان سیر تکاملی مشخصی را شناسایی کرد. دو دهه آغازین سده بیستم، دوره معرفی و دسته بندی آثار هنر اسلامی بوده است. در دهه سوم، مطالعات آیکونوگرافیک در مؤسسه واربورگ در هامبورگ رواج یافتند و پس از قدرت گرفتن حزب نازی، اتینگهاوزن آن را ادامه داد. در سایر کشورهای اروپایی، پژوهش های تاریخ هنر اسلامی پس از جنگ جهانی اول آغاز شدند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |