در هر تمدنی با هنری مواجه هستیم که همچون آینهای بازتابدهنده دین، آداب و ... است. در دوران معاصر، جریان فکری که هنر در تمدن سنتی را مورد توجه و بازشناسی مجدد قرار داد، مکتب سنتگرایی است. به پیروان این سبک فکری، سنتگرایان میگویند. در اندیشه سنتگرایان، هنر در تمدن سنتی، که هیچ امری در آن خارج از محدوده سنت که با حقیقت الهی همراستا است، حق موجودیت ندارد، دارای تعاریف مختص به خود است که به آن "هنر سنتی" میگویند. از طرفی، ما در پیشینه تمدنی خود، با صنایع دستی روبهرو هستیم که فعالیتی تولیدی با تکیه بر نیروی دست است و در تعریف رایج، هنر محسوب نمیشود. برای آنکه صنایع دستی در حیطه هنر جای گیرد، با مسائلی مواجه خواهیم شد که میتوان به شأن خلاقیت این هنر دستی، کاربردی بودن، آمیختگی آن با زندگی روزمره و موارد دیگر موجود در این هنر اشاره نمود. با توجه به معنایی که سنتگرایان در جامعه مدرن و سنتی نسبت به هنر قائل هستند، میتوان از آن برای ارزیابی شأن هنری صنایع دستی بهره برد. در این راستا با این پرسش روبهرو میشویم که از منظر سنتگرایان چه نسبتی میان هنر سنتی و صنایع دستی موجود است؟ روش تحقیق در این نوشتار، توصیفی و تحلیلی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و فیشبرداری است. در این مقاله با مقایسه مفهوم هنر سنتی و ویژگیهای آن با مفهوم صنایع دستی و ویژگیهای مرتبط با آن از اندیشه سنتگرایان، به این نتیجه دست خواهیم یافت که صنایع دستی در چارچوب مفهوم هنر سنتی جای دارد و مشخصههای هنر سنتی در صنایع دستی آشکار هستند و صنایع دستی، یکی از بارزترین نمودهای هنر سنتی محسوب میشود. به همین دلیل، اشکالاتی که در تفکر مدرن بر بینش و هنر سنتی وارد میشوند، قابل رفع خواهند بود.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |