مقاله حاضر به تحلیل چگونگی ساخت، توجیه و رستگاری اقتدار در انیمیشنهای هالیوودی از دهه ۱۹۳۰ تا دوران معاصر میپردازد. این پژوهش با در نظر گرفتن تأثیر گسترده فرهنگی و ایدئولوژیک رسانههای دیداری، در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه انیمیشنهای جریان اصلی در هالیوود، ساختارهای اقتداری را در گذر زمان بازنمایی و بازتولید کردهاند. چارچوب نظری مقاله بر پایه مفهوم «هژمونی» و «رضایت» نزد آنتونیو گرامشی بنا شده است و با رویکردی تاریخی-تبارشناختی به تحلیل روندهای روایی و ایدئولوژیک در تولیدات انیمیشنی میپردازد. روش پژوهش در این مقاله، مطالعهی موردی با رویکرد تاریخیـتبارشناختی است که با بهرهگیری از تحلیل متنی-روایی انجام شده است. در این چارچوب، نمونههایی از فیلمها و سریالهای انیمیشنی چهار دوره تاریخی (۱۹5۰–۱۹3۰، ۱۹7۰–۱۹5۰، 2000–1980، و ۲۰۱۰ تا کنون) بررسی شدهاند. یافتهها نشان میدهند که بازنمایی اقتدار در این آثار با تغییر زمینههای اجتماعی-سیاسی، از منظر ایدئولوژیک نیز تحول یافته، اما در عین حال، ساختارهای هژمونیک غالب را حفظ کرده است. در دوران اولیه، اقتدار از طریق توجیه اخلاقی و سلطنتی ترویج میشود و استثناگرایی آمریکایی را تقویت میکند؛ در دوران جنگ سرد، اقتدار فنسالار و جهانیشده است که سلطه ایالات متحده را طبیعی جلوه میدهد؛ در عصر نئولیبرالیسم، روایت قهرمانانه و فردگرایانه جایگزین اقتدار نهادی میشود و رضایت بهگونهای درونیسازی میشود؛ و در دوره معاصر، شمول و تنوع در ظاهر، پیشرفتخواهانهاند اما در واقع بهمثابه ابزارهایی برای بازتولید همان ساختارهای اقتداری پیشین عمل میکنند. مقاله استدلال میکند که اقتدار در انیمیشنهای هالیوود نه تنها از بین نرفته، بلکه از طریق بازبستهبندی هوشمندانه و همساز با ارزشهای عصری، بهشکل مؤثرتری استمرار یافته است. این تحول، بهویژه در عصر جهانیشدن، شناخت و مقاومت در برابر اشکال جدید هژمونی را دشوارتر ساخته و پیامدهای مهمی برای مطالعات رسانه، قدرت، و فرهنگ دارد.
| بازنشر اطلاعات | |
|
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |