این پژوهش به بررسی فرمدهی و شکلگیری اشیای باستانی میپردازد که اگر چه از ظاهر و عملکردی متفاوت برخوردارند، اما بهنظر میرسد ریشههای مشترکی در تعیین الگوی طراحی و شکلدهی به آنان نقش داشته است. هدف کلی این پژوهش، بررسی نقش بیومیمیکری در تعیین فرم و عملکرد این اشیا میباشد که با نگاهی بین رشتهای به طراحی از طریق دانش روز ملهم از طبیعت صورت گرفته است. سؤال پژوهش این است که الگوی مشترک در شکلگیری فرم اشیای منطقه مارلیک تا چه اندازه میتواند با رویکرد بیومیمیکری انطباق داشته باشد و سهم این اشتراک تا چه میزان است؟ روش تحقیق در این پژوهش، تحلیلی_تطبیقی و با استناد به نمونههای موجود در مطالعات کتابخانهای میباشد. مقایسه نحوه شکلگیری فرم اشیا با شاخصهای بیومیمیکری نشان میدهد که چگونگی ارتباط با الگوهای طبیعت در هر دسته از اشیا چه تعاملی با نوع عملکرد و کاربرد و در نهایت فرم شیء میتواند داشته باشد و در این میان عوامل تعیینکننده فرم نهایی اشیا چگونه تأثیرگذار میشود. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که در حوزه طراحی ملهم از طبیعت، از جمله تقلید فرمی بهصورت بیومیمیکری، شاخصهای ثابتی قابلتشخیص است که با توجه به شواهد باستانشناسی و تحلیل مؤلفههای شکلدهنده به اشیا، قابلتعمیم به نحوه شکلگیری فرم و عملکرد در اشیای باستانی میباشد. این شاخصها بهصورت الگوی مشترکی در دستههای متفاوت اشیای بررسیشده و در نمونههای انتخابشده در مقاله حاضر، با فرمهای موجود در طبیعت منطقه مارلیک؛ در قالب فرم موجودات زنده جانوری و گیاهی، تطبیق داده شده و قابلانطباق میباشد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |