دانشگاه گیلان ، marziehtoraji@guilan.ac.ir
چکیده: (15 مشاهده)
تصویرگری کتاب کودک در انگلستان به یُمن پیشرفتهای اجتماعی و اقتصادی برآمده پس از انقلاب صنعتی، در قرن نوزدهم میلادی مورد استقبال قرار گرفت. در میان هنرمندان نوگرای انگلیسی، آرتور راکهام با تصویرسازیهای تخیلی، بدیع و دارای مضامین افسانهای، تصویرگری عصر طلایی در انگلستان را به اوج رسانید. در آثار راکهام، درختان شخصیت منحصر به فردی دارند تا آنجا که به نظر میرسد برگرفته از بخش ناخودآگاه ذهن راکهام و صورتهای کهن الگویی باشند. تکرار نقش درخت با القای حالات عاطفی و حسآمیزی و پیچیدگیهای بصری آن در آثار راکهام به بخشی از زبان رمزی او در نمایش کهن الگوها توامان با جنس روایتگری تبدیل شده است. در این پژوهش نمودهای درخت در تصویرگری راکهام بر اساس کهن الگوهای یونگ (جاودانگی، شر، مادرانگی، عشق) مورد بررسی قرار میگیرد. در این زمینه، نقش کهن الگویی درخت به عنوان شاخصترین عنصر در خلق فضای تصویری، موضوع پژوهش است. درواقع هدف کلی پژوهش، بررسی تجلی کهنالگو مبتنی بر نظریه یونگ در طراحی درختان در ارتباط با زمینه های خیال انگیز تصویرسازیهای راکهام است. پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسشهاست؛ در تصویرگری راکهام، درخت در قالب چه کهن الگوهایی تجلی یافته است و این نمودها چه نقشی در تصویرگری او برعهده دارند؟ این پژوهش از نوع کیفی و روش توصیفی-تحلیلی است که جمعآوری اطلاعات در آن با شیوه کتابخانهای و اسنادی بوده و در چارچوب نظری، از نظریات یونگ استفاده کرده است. دستاورد پژوهش حاکی از آن است که در برخی از تصویرگریهای راکهام، مفاهیم کهن الگویی درخت بر شخصیتهای انسانی فائق آمده و نقش پررنگتری در فضای تصویری دارند و راکهام به طور ناخودآگاه، جامه تصویری بر کهن الگوهای ذهنیاش پوشانده است. راکهام برای انعکاس مضامین روایتی داستانها، عنصر تکرارشونده درخت را همراستا با درون مایههای کهنالگویی جاودانگی ، شر ، مادرانگی و عشق نمایانده است.
شمارهی مقاله: 4
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
روانشناسي و هنر