با آغاز قرن 8 ه.ق./ 14 م. تا پایان سده 10 ه.ق./ 16 م. یکی از دورههای درخشان قالی ایران شکل میگیرد که با توجه به اهمیت این دوره در تغییرات سبکی فرش دستباف به دلیل محدود بودن نمونههای موجود، ابهامات زیادی در زمینه ماهیت قالی ایران در این عصر به وجود آمدهاند. با وجود منابع اندک در این عصر، شامل قالیهای باقیمانده و نگارگریهای دوره تیموری و ترکمانان، سؤالهای بیشماری در مورد ساختار قالی ایران در این دوره وجود دارند و همین ابهامات موجب شده که متخصصان حوزه تاریخ فرش غیرایرانی، وجود فرش قبل از عصر صفوی را در هالهای از ابهام قرار دهند؛ درصورتیکه میتوان با مطالعه تطبیقی فرشهای منقوش در نگارههای این دوران با نمونههای همعصر در آناتولی، به ارتباط سبکی قالی ایران در این بازه زمانی با قالی آناتولی پی برد. این پژوهش با هدف مقایسه تشابهاتِ فرشهای دوره تیموری ایران (911-771 ه.ق./ 1506-1370 م.) با فرشهای هولباین ترکیه (حدود 8 تا 12 ه.ق./ 14 تا 17 م.) به منظور بیان روابط سبکی فرش ایران تیموری با فرش آناتولی در این بازه زمانی صورت میپذیرد تا به این پرسش اصلی پاسخ دهد که علت وجود و تداوم ویژگیهای مشابه در فرشهای دورههای تیموری ایران و عثمانی ترکیه چه بوده است؟ در این راستا، این پژوهش به صورت تطبیقی- تحلیلی، دادههای خود را با روش اسنادی و حصول اشباع نظری تأمین کرده و با دستهبندی مؤلفههای تطبیقیِ پیکرهها در سطح توصیف، به تبیین تشابهات آنها در سطح تحلیل پرداخته است. برآیند یافتهها نشان میدهد این ویژگیهای مشابه در اصل از ایران به ترکیه راه یافتهاند و فرم و محتوای فرش از طریق بافت اجتماعی- فرهنگی و ایدئولوژی حاکم بر طراحان آناتولی، سبکی جدید را مبتنی بر سنتهای طراحی فرش در این منطقه، ارائه کرده است. همچنین این برهمکنش متقابل میان هنرمندان ایران و ترکیه، ناشی از قرارگیری در محیط، ایجاد ادراک مشترک میان افراد درگیر و مشارکت آنها در انتقال، آموزش و یادگیری است که حاصل آن، نگاشتن طرحهای مشابه فرش است؛ لذا هنرمندان هر دو پیکره مطالعاتی در آموزش و تداوم این قالیها نقش مهمی را ایفا کردهاند.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |