دوره 12، شماره 23 - ( 12-1401 )                   جلد 12 شماره 23 صفحات 41-23 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


دانشگاه هنر اصفهان
چکیده:   (1009 مشاهده)

نیکول آیزنمن نقاش فیگوراتیو معاصر، به نسلی از استادان هنر تعلق دارد که منابع خود را از کاریکاتورهای روزنامه ­ها و نقاشی­ های دوران رنسانس به ­طور یکسان اقتباس کرده و در پی ستردن مرز میان هنر عالی و فرهنگ عامه است. اثر "پیروزی فقر" که یکی از گزنده ­ترین آثار این هنرمند است، برداشتی معاصر از اثری به همین نام است که توسط هانس هولباین نقاشی شده و دارای فضایی چندلایه، گفت‌وگویی، تمثیلی، هجوآمیز و گروتسکی است. میخائیل باختین از مهم‌ترین نظریه‌پردازان قرن بیستم محسوب می­شود که به مطالعه زبان به‌عنوان یک سیستم و نحوه عملکرد گفت‌وگو در رابطه با اثراتی پرداخت که از طریق ارتباط ایجاد می­کند و پیوندی میان هنر و این برقراری رابطه مشاهده کرد. او کارناوال را که عرصه ­ای محبوب جهت رها کردن خود در زیاده ­روی­ های جسمانی است، واجد فضایی گفت‌وگویی و یک سنت گروتسکی و مردمی دانست که تصاویر آن در پیوندی تأثیرگذار بین نشاط و خشونت یا کیفیت پایین ماتریالیسم هستند. وی بدن مشترک و تحریف‌شده گروتسک را در چارچوبی بلندنظرانه و مثبت قرار داده و اذعان داشت چنین بدنی پتانسیل ایجاد بی­ثباتی در هنجارهای پذیرفته‌شده اجتماعی، سیاسی و زیباشناسی را دارا است. در این راستا و با عطف به ویژگی­های خاص رئالیسم گروتسک، این پژوهش به خوانش و تحلیل وجوه تصویری نقاشی پیروزی فقر اثر نیکول آیزنمن بر اساس آرای میخائیل باختین پرداخته و از نظر هدف، توسعه ­ای و از نظر نوع و روش، کیفی و توصیفی- تحلیلی است. یافته­ های تحقیق آشکارکننده این واقعیت هستند که این هنرمند با به‌کارگیری هنر خود، به نشان دادن پیروزی طعنه ­آمیز فقر پس از تصمیم ­گیری­ های ضعیف دولت امریکا پرداخته است که مسبب اصلی بحران اقتصادی سال 2008 در این کشور است و به این ترتیب، اعتراض خود را نسبت به سیاست­گذاری­ های غلط، مدیریت ناکارآمد وقت، بی­ عدالتی و نابرابری در جامعه ابراز نموده است.

متن کامل [PDF 2105 kb]   (478 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: هنرهاي تجسمي

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.