سنت سرلوحسازی از نسخههای خطی به کتب چاپ سنگی منتقل شد؛ ولیکن با این تفاوت که با جایگیری نمادهایی مختلف و البته بیشتر سیاسی در آنها، سرلوحها صرفاً تزئینی نبوده و دارای بیانگری نیز شده بودند. لذا این وجه تمایز اصلی آنها با همنوعان پیشین خود در نسخ خطی است که بررسی و مطالعه بر روی این سرلوحها را در مقاله حاضر ضرورت بخشیده است. از اینرو هدف از این مطالعه، شناسایی سرلوحهای دارای نمادهای سیاسی و دریافت چگونگی ارتباط میان روند بهکارگیری این دو نماد با تحولات سیاسی معاصر با آنها است. بنابراین برای تحقق این اهداف، به این سؤالات پاسخ داده شده است؛ تلفیق هنر و سیاست در سرلوحهای کتب چاپی از چه طریقی صورت گرفته است؟ و کدام نماد بیشترین کاربرد را داشته است؟ و علت بروز و ظهور این نماد در سرلوحها چگونه قابل توضیح است؟ پژوهش حاضر به روش تحلیل محتوای متون تاریخی و روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. بررسیها نشان میدهند که تلفیق هنر و سیاست در سرلوحهای کتب چاپ سنگی، از طریق بهکارگیری نمادهای وابسته به حکومت انجام شده است. از میان نمادهای بهکاررفته در سرلوحها، دو نماد شیر و خورشید و تاج، بیشترین کاربرد را داشتهاند و بهکارگیری نماد تاج در نسبت با شیر و خورشید در سرلوحها برتری داشته است. مطالعه نشان میدهد که هر چه بر روی خط زمان پیشتر میآییم و به تاریخ تصویب قانون مشروطه نزدیک میشویم (1324 ق.)، از تعداد نماد شیر و خورشید کاسته و بر تعداد نماد تاج افزوده شده است؛ لذا بهکارگیری فراوان نماد تاج در این سرلوحها را میتوان تلاشی دانست در جهت حفظ سلطنت و مشروعیت بخشیدن به حکومت وابسته به آن و صیانت از تختگاهی که هر روز و با اوج گرفتن انقلاب مشروطه، متزلزلتر و غیرقابل اتکاتر میشده است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |